شرایط طلاق غیابی از طرف مرد: تحلیل حقوقی و رویه قضایی

شرایط طلاق غیابی از طرف مرد
Rate this post

موضوع شرایط طلاق غیابی از طرف مرد از جمله مباحث پیچیده‌ حقوقی در حوزه خانواده است که ابعاد مختلف آن نیازمند بررسی دقیق و موشکافانه است. برخلاف تصور رایج که حق طلاق را صرفاً حقی مطلق برای مرد قلمداد می‌کند، اعمال این حق در شرایطی که زوجه غایب و محل اقامت وی نامعلوم است، تابع تشریفات قانونی سخت‌گیرانه‌ای است. هدف از وضع این قوانین، جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده احتمالی از حق طلاق، تضمین حقوق شرعی و قانونی زوجه و رعایت اصول دادرسی عادلانه است. این فرآیند با طلاق حضوری، که در آن هر دو زوج در محضر دادگاه حاضر می‌شوند، تفاوت‌های ماهوی و شکلی بنیادینی دارد و مستلزم طی کردن رویه‌های خاصی است که توسط قانونگذار و رویه‌های قضایی تعیین شده است. در این سند، جنبه‌های مختلف حقوقی، رویه‌های اجرایی و الزامات مربوط به طلاق غیابی از سوی زوج، با رویکردی کاملاً تخصصی و تفصیلی مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.

درک صحیح از پیچیدگی‌های این نوع طلاق، مستلزم آشنایی کامل با مواد قانونی مرتبط، رویه عملی دادگاه‌ها و الزامات شکلی است. از جمله مهم‌ترین این الزامات، احراز غیبت زوجه به نحوی است که دادگاه آن را موجه و مستدل تلقی نماید. صرف ادعای غیبت از سوی زوج کافی نیست و او موظف به ارائه مستندات معتبر و طی مراحل جستجو برای یافتن زوجه است. این مراحل شامل ابلاغ از طریق روزنامه، استعلام از مراجع رسمی و حتی تحقیقات محلی می‌شود. علاوه بر این، تعهدات مالی زوج، از قبیل مهریه، نفقه و اجرت‌المثل، حتی در غیاب زوجه نیز به قوت خود باقی است و دادگاه ملزم به تعیین تکلیف تمامی آن‌ها پیش از صدور حکم است. این راهنما به عنوان یک سند مرجع، اطلاعات لازم را برای عبور موفق از این فرآیند پرچالش ارائه می‌دهد.

مبانی قانونی و الزامات اثباتی طلاق غیابی

حق طلاق زوج بر اساس ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است. این ماده قانونی، زوج را دارای حق مطلق طلاق می‌داند؛ با این حال، رویه قضایی و قوانین مرتبط، اعمال این حق را در شرایط طلاق غیابی به ضوابط خاصی مقید ساخته است. مبنای اصلی قانونی در این موارد، لزوم احراز عدم دسترسی به زوجه برای ابلاغ اوراق قضایی و دعوت وی به جلسات دادرسی است. دادگاه، به منظور رعایت اصول دادرسی عادلانه و اصل دفاع، نمی‌تواند صرفاً بر اساس ادعای زوج نسبت به صدور حکم اقدام نماید. بنابراین، زوج مکلف است با ارائه مستندات محکم و قانونی، نامعلوم بودن محل اقامت زوجه را به دادگاه ثابت کند.

اثبات غیبت زوجه، مرحله‌ای حیاتی و بنیادین در فرآیند طلاق غیابی محسوب می‌شود. این اثبات از طریق ارائه مستنداتی نظیر گزارش‌های کلانتری، گواهی‌های تحقیق محلی از شهود و مراجع ذی‌صلاح، و همچنین پاسخ استعلامات رسمی از سازمان‌ها و نهادهای مختلفی چون اداره ثبت احوال و پلیس مهاجرت صورت می‌پذیرد. هرچه مستندات ارائه شده قوی‌تر و کامل‌تر باشد، روند دادرسی سرعت بیشتری خواهد گرفت. عدم توانایی در اثبات دقیق غیبت زوجه ممکن است به رد دادخواست یا طولانی شدن فرآیند منجر شود. دادگاه در این مرحله، تمامی تلاش خود را برای احراز صحت ادعای زوج و جلوگیری از تضییع حقوق زوجه به کار می‌گیرد.

نقش ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی در اعطای حق طلاق

ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی به صراحت بیان می‌دارد که «مرد می‌تواند در هر زمان که بخواهد همسر خود را طلاق دهد.» این ماده، مبنای اصلی حقوقی برای طلاق از طرف زوج را فراهم می‌کند. با این حال، رویه قضایی و فقه امامیه، اعمال این حق را به نحوی تفسیر کرده‌اند که حقوق مالی و معنوی زوجه نیز مورد توجه قرار گیرد. از این رو، گرچه حق طلاق با مرد است، اما این حق مطلق نبوده و در چارچوب قوانین و رویه‌های دادرسی اعمال می‌گردد. در طلاق غیابی، این ماده قانونی به همراه اصول مربوط به ابلاغ و دادرسی غیابی، مبنای صدور رأی قرار می‌گیرد.

تأثیر رویه‌های قضایی و استعلامات رسمی

رویه‌های قضایی دادگاه‌های خانواده در طول سالیان متمادی شکل گرفته و تکمیل شده‌اند. این رویه‌ها، ابلاغ از طریق نشر آگهی در روزنامه‌های کثیرالانتشار را به عنوان یک روش ابلاغ قانونی در شرایط غیبت زوجه تثبیت کرده‌اند. همچنین، دادگاه‌ها موظف به استعلام از مراجع مختلف هستند تا از عدم وجود آدرس رسمی برای ابلاغ واقعی اطمینان حاصل نمایند. به عنوان مثال، در فرآیند دادرسی، دادگاه می‌تواند از اداره ثبت احوال، اداره پست یا حتی پلیس اطلاعات و امنیت عمومی در مورد آخرین محل سکونت زوجه استعلام بگیرد. این استعلامات، بخش جدایی‌ناپذیر فرآیند اثباتی هستند.

فرآیند اجرایی و الزامات شکلی دادرسی

فرآیند اجرایی و الزامات شکلی دادرسی در طلاق غیابی از طرف زوج

روند دادرسی طلاق غیابی با تقدیم دادخواست حقوقی توسط زوج به دادگاه خانواده محل اقامت وی آغاز می‌شود. در این دادخواست، باید ضمن ذکر اطلاعات هویتی زوجین و موضوع طلاق، به صراحت به غیبت زوجه و نامعلوم بودن محل اقامت وی اشاره گردد. دادخواست باید همراه با مدارک لازم، از جمله سند ازدواج و مستندات مربوط به غیبت زوجه، ارائه شود. پس از ثبت دادخواست، پرونده به شعبه مربوطه ارجاع داده شده و روند رسیدگی آغاز می‌شود. این مرحله، نخستین گام رسمی برای اجرای حق طلاق غیابی است و باید با دقت و صحت کامل انجام گیرد تا از هرگونه نقص در پرونده جلوگیری شود.

یکی از مهم‌ترین مراحل فرآیند، ابلاغ اوراق قضایی به زوجه غایب است. با توجه به نامعلوم بودن محل اقامت، ابلاغ از طریق روزنامه‌های کثیرالانتشار صورت می‌گیرد. این ابلاغ باید حداقل سه نوبت با فواصل زمانی مشخص در روزنامه منتشر شود تا فرض بر اطلاع زوجه قرار گیرد. این تشریفات قانونی، به دادگاه اجازه می‌دهد که در صورت عدم حضور زوجه، روند دادرسی را ادامه داده و حکم مقتضی را صادر کند. در صورت انقضای مهلت قانونی و عدم حضور زوجه در جلسات دادگاه، رأی طلاق به صورت غیابی صادر می‌گردد. پس از قطعیت حکم و صدور گواهی عدم امکان سازش، زوج می‌تواند به دفتر ثبت طلاق مراجعه و نسبت به ثبت رسمی طلاق اقدام نماید.

نحوه تنظیم دادخواست طلاق غیابی

دادخواست طلاق غیابی باید به صورت دقیق و با رعایت اصول حقوقی تنظیم شود. در این دادخواست، علاوه بر مشخصات هویتی کامل زوجین، باید دلایل و مستندات مربوط به غیبت زوجه به تفصیل ذکر گردد. همچنین، خواسته دادخواست باید به صورت مشخص (صدور حکم طلاق به دلیل عدم حضور زوجه) بیان شود. نگارش صحیح و کامل دادخواست، نقش مهمی در سرعت بخشیدن به روند پرونده دارد.

تشریفات ابلاغ از طریق روزنامه

ابلاغ از طریق روزنامه یک روش قانونی است که در شرایط نامعلوم بودن محل اقامت خوانده به کار گرفته می‌شود. پس از صدور دستور دادگاه، آگهی ابلاغ باید حداقل سه بار در یکی از روزنامه‌های کثیرالانتشار منتشر شود. این آگهی باید شامل اطلاعات پرونده، شعبه رسیدگی‌کننده، و مهلت حضور زوجه در دادگاه باشد. انقضای این مهلت، زمینه را برای صدور حکم غیابی فراهم می‌آورد.

تعهدات مالی زوج و تعیین تکلیف آن‌ها

طلاق غیابی، زوج را از تعهدات مالی خود نسبت به زوجه مبری نمی‌سازد. در واقع، حتی در غیاب زوجه، زوج موظف به پرداخت تمامی حقوق مالی وی شامل مهریه، نفقه و اجرت‌المثل است. دادگاه در حکم طلاق، تکلیف تمامی این حقوق را مشخص کرده و پرداخت آن‌ها را برای زوج الزامی می‌داند. در برخی موارد، کارشناس دادگستری برای ارزیابی دارایی‌ها و تعیین میزان اجرت‌المثل تعیین می‌گردد. اگرچه زوجه در دادگاه حضور ندارد، اما حقوق مالی وی به صورت کامل در نظر گرفته می‌شود.

تکلیف مالی مهریه در طلاق غیابی یکی از مهم‌ترین چالش‌ها است. اگر مهریه به صورت عندالمطالبه باشد، زوج موظف به پرداخت آن است و در صورت عدم توانایی، می‌تواند دادخواست اعسار (نزدیکی) ارائه دهد تا دادگاه تقاضای پرداخت به صورت اقساطی را بررسی کند. عدم پرداخت حقوق مالی و عدم ارائه دادخواست اعسار، می‌تواند روند صدور حکم طلاق را به تأخیر اندازد. بنابراین، قبل از آغاز فرآیند، آمادگی مالی لازم برای پرداخت این تعهدات ضروری است. برای مدیریت بهتر این مسائل، می‌توان از مشاوره و خدمات بهترین وکیل طلاق توافقی در تهران بهره برد.

محاسبه و پرداخت نفقه و اجرت‌المثل

نفقه ایام گذشته و اجرت‌المثل ایام زوجیت نیز از جمله تعهدات مالی هستند که باید در طلاق غیابی تعیین تکلیف شوند. نفقه بر اساس عرف و نیازهای زوجه در طول زندگی مشترک محاسبه می‌گردد. اجرت‌المثل نیز به عنوان پاداش کارهایی که زوجه در منزل انجام داده و شرعاً بر عهده او نبوده، تعیین می‌شود. در موارد غیبت، دادگاه با استناد به شهادت شهود یا ارزیابی کارشناس، میزان این حقوق را تعیین می‌کند.

راهکارهای قانونی برای اعسار از پرداخت

در صورتی که زوج توانایی مالی برای پرداخت یکباره مهریه و سایر حقوق مالی را نداشته باشد، می‌تواند دادخواست اعسار از پرداخت دیون را به دادگاه ارائه دهد. دادگاه با بررسی وضعیت مالی زوج، در صورت تأیید اعسار، حکم به تقسیط بدهی‌ها صادر می‌کند. این فرآیند به زوج اجازه می‌دهد تا با برنامه‌ریزی مالی، تعهدات خود را به تدریج ادا نماید.

ضرورت بهره‌مندی از خدمات وکیل متخصص

ضرورداشتن وکیل متخصص در دعاوی طلاق از طرف مرد غیابی

فرآیند طلاق غیابی، به دلیل ماهیت پیچیده و الزامات شکلی متعدد، نیازمند دانش حقوقی عمیق و تجربه کافی است. در چنین شرایطی، بهره‌مندی از خدمات یک وکیل مجرب امری حیاتی محسوب می‌شود. وکیل با اشراف کامل بر قوانین و رویه‌های قضایی، می‌تواند به زوج در تنظیم صحیح دادخواست، جمع‌آوری مدارک لازم و ارائه دلایل متقن به دادگاه یاری رساند. وکیل نه تنها روند پرونده را تسریع می‌بخشد، بلکه با ارائه راهکارهای حقوقی مؤثر، از بروز اشتباهاتی که ممکن است به رد دادخواست یا طولانی شدن فرآیند منجر شود، جلوگیری می‌نماید.

پیگیری‌های اداری و قضایی در غیاب موکل، ارائه مشاوره در خصوص مسائل مالی و حضانت اطفال، و مدیریت چالش‌های احتمالی مانند واخواهی از حکم، از جمله مهم‌ترین وظایف یک وکیل متخصص در این حوزه است. به منظور تضمین بالاترین سطح از خدمات حقوقی، توصیه می‌شود از بهترین وکیل طلاق در سعادت آباد یا سایر مناطق بهره برد. وکیل می‌تواند با ارائه استراتژی‌های حقوقی مناسب، مسیر پرونده را به صورت بهینه مدیریت کند. همچنین در صورتی که نیاز به مراجعه به مراجع قضایی در مناطق خاص تهران وجود دارد، بهترین وکیل خانواده در تهران می‌تواند راهنمایی‌های لازم را ارائه کند.

نقش وکیل در مدیریت پرونده و تسریع روند دادرسی

وکیل با آگاهی از رویه‌های قضایی و ارتباطات مؤثر با کارشناسان و مراجع مربوطه، می‌تواند از اتلاف وقت در روند دادرسی جلوگیری نماید. او می‌داند چه مدارکی باید در چه زمانی ارائه شود و چگونه باید از حقوق موکل خود در دادگاه دفاع کند. این مدیریت دقیق پرونده، نه تنها به سرعت بخشیدن به فرآیند کمک می‌کند، بلکه شانس موفقیت در پرونده را نیز به طور قابل توجهی افزایش می‌دهد.

ارائه راهکارهای حقوقی برای مسائل مالی

وکیل متخصص می‌تواند در مورد تعهدات مالی زوج، راه‌حل‌های خلاقانه و قانونی ارائه دهد. برای مثال، می‌تواند با تنظیم دادخواست اعسار، به زوج کمک کند تا از پرداخت یکباره مهریه معاف شده و آن را به صورت اقساطی پرداخت نماید. همچنین، در مورد نفقه و اجرت‌المثل نیز با بررسی دقیق اسناد و مدارک، بهترین راهکار را ارائه می‌کند.

تفاوت‌های ماهوی و آثار حقوقی حکم

طلاق غیابی دارای تمایزات مشخصی با طلاق توافقی و طلاق از طرف زوجه است. در طلاق توافقی، هر دو طرف با توافق کامل و بدون نیاز به اثبات دلایل خاصی، به دادگاه مراجعه کرده و تقاضای طلاق می‌کنند. در طلاق از طرف زوجه، زن باید عسر و حرج (شرایط دشوار و غیرقابل تحمل) خود را در دادگاه اثبات نماید. در حالی که در طلاق غیابی، حضور یکی از طرفین در دادگاه منتفی است و ابلاغ از طریق روزنامه صورت می‌پذیرد. این تفاوت‌ها در فرآیند دادرسی و الزامات حقوقی، باعث پیچیدگی بیشتر طلاق غیابی شده است.

مدارک مورد نیاز برای طلاق غیابی شامل اسناد هویتی (شناسنامه و کارت ملی)، اصل سند ازدواج و مستندات اثباتی غیبت زوجه است. این مستندات باید به گونه‌ای باشند که دادگاه را در مورد عدم دسترسی به زوجه قانع سازند. پس از قطعیت حکم طلاق غیابی، زوج مجاز به ازدواج مجدد خواهد بود، اما زوجه حق واخواهی از حکم صادره را دارد. واخواهی، به عنوان یک حق قانونی، به زوجه این امکان را می‌دهد که ظرف مهلت مقرر (۲۰ روز برای ایرانیان مقیم ایران و دو ماه برای ایرانیان خارج از کشور)، اعتراض خود را نسبت به حکم اعلام نماید و پرونده مجدداً با حضور هر دو طرف مورد رسیدگی قرار گیرد. در این مسیر پرچالش، گروه وکلای آزادمهر با سال‌ها تجربه در زمینه دعاوی خانواده، می‌توانند راهنمایی‌های لازم را در خصوص تمامی مراحل حقوقی و مالی به شما ارائه دهند.

پیامدهای حقوقی و اجتماعی طلاق غیابی

طلاق غیابی، علاوه بر آثار حقوقی، پیامدهای اجتماعی نیز به همراه دارد. از جمله این پیامدها می‌توان به عدم اطلاع زوجه از وضعیت حقوقی خود و امکان سوءاستفاده احتمالی اشاره کرد. با این حال، قانون با پیش‌بینی حق واخواهی، از حقوق زوجه حمایت کرده است. این حکم می‌تواند به عنوان یک چالش حقوقی جدید برای زوج در آینده مطرح شود.

حقوق قانونی زوجه در صورت واخواهی

واخواهی، حق قانونی زوجه است که در صورت اطلاع از حکم طلاق غیابی، می‌تواند آن را به چالش بکشد. با ثبت واخواهی در دادگاه، حکم غیابی از اعتبار اجرایی ساقط شده و پرونده دوباره با حضور هر دو طرف مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این شرایط، زوجه فرصت می‌یابد تا دلایل موجه خود را برای عدم حضور در جلسات قبلی ارائه داده و از حقوق خود دفاع کند.

مدت زمان و هزینه‌های مترتب بر فرآیند طلاق غیابی

روند قضایی طلاق غیابی، به دلیل الزام به نشر آگهی و تشریفات قانونی مربوط به آن، معمولاً زمان‌برتر از سایر انواع طلاق است. مدت زمان این فرآیند بسته به سرعت پیگیری‌ها و پیچیدگی‌های پرونده می‌تواند بین شش ماه تا یک سال به طول انجامد. این زمان‌بر بودن به دلیل نیاز به طی کردن مراحل ابلاغ، برگزاری جلسات دادگاه و انتظار برای انقضای مهلت‌های قانونی است. زوج باید برای این بازه زمانی برنامه‌ریزی لازم را انجام دهد.

هزینه‌های مترتب بر این فرآیند نیز شامل هزینه‌های دادرسی، حق‌الوکاله وکیل و هزینه‌های نشر آگهی در روزنامه‌های کثیرالانتشار است. هزینه‌های دادرسی بر اساس تعرفه قانونی تعیین می‌شود، حق‌الوکاله وکیل بسته به توافق و پیچیدگی پرونده متغیر است و هزینه‌های نشر آگهی نیز بر اساس تعرفه‌های روزنامه محاسبه می‌شود. تمامی این موارد باید پیش از آغاز فرآیند در نظر گرفته شوند تا از بروز مشکلات مالی غیرمنتظره جلوگیری شود. در همین زمینه، بهره‌گیری از مشاوره‌های تخصصی وکلای با تجربه، همچون بهترین وکیل طلاق توافقی در تهران، می‌تواند به برنامه‌ریزی مالی دقیق‌تر کمک کند.

عوامل مؤثر بر طولانی شدن روند دادرسی

عدم تکمیل صحیح مدارک، عدم ارائه مستندات کافی برای اثبات غیبت، اشتباه در تنظیم دادخواست و یا عدم پیگیری به موقع مراحل دادرسی می‌تواند روند پرونده را به تأخیر اندازد. همچنین، در صورت مطرح شدن واخواهی از سوی زوجه، فرآیند دادرسی مجدداً آغاز شده و ممکن است چندین ماه دیگر به طول انجامد.

مقایسه هزینه‌های طلاق غیابی با سایر انواع طلاق

هزینه‌های طلاق غیابی معمولاً از سایر انواع طلاق، به ویژه طلاق توافقی، بیشتر است. این افزایش هزینه به دلیل پرداخت هزینه‌های نشر آگهی و حق‌الوکاله بیشتر وکیل به دلیل پیچیدگی پرونده است. در مقابل، در طلاق توافقی، هزینه‌ها بین زوجین تقسیم می‌شود و نیاز به پیگیری‌های طولانی‌مدت قضایی نیست.

حقوق مالی زوجه: بررسی کامل مهریه، نفقه و اجرت‌المثل

در فرآیند طلاق غیابی، حقوق مالی زوجه، از جمله مهریه، نفقه و اجرت‌المثل، به هیچ وجه ساقط نمی‌شود. دادگاه مکلف است تمامی این حقوق را در حکم طلاق ذکر و زوج را موظف به پرداخت آن‌ها نماید. عدم پرداخت این حقوق، مانع از ثبت رسمی طلاق می‌گردد. زوجه هر زمان که از حکم طلاق مطلع شود، می‌تواند برای مطالبه حقوق خود به دادگاه مراجعه نماید.

مهریه، به عنوان مهم‌ترین حق مالی زوجه، در طلاق غیابی به قوت خود باقی است. اگر مهریه به صورت عندالمطالبه باشد، زوج مکلف به پرداخت آن است و در صورت عدم پرداخت، زوجه می‌تواند از طریق اجرای احکام دادگستری برای وصول آن اقدام کند. همچنین، نفقه ایام گذشته که از زمان آخرین پرداخت تا زمان صدور حکم طلاق محاسبه می‌گردد، باید به زوجه پرداخت شود. اجرت‌المثل نیز به عنوان پاداش کارهایی که زوجه در طول زندگی مشترک انجام داده و شرعاً بر عهده او نبوده، تعیین می‌گردد.

الزامات قانونی پرداخت مهریه و نفقه

قانون، مهریه را به عنوان دینی بر عهده زوج قرار داده است و در هر شرایطی، حتی در طلاق غیابی، باید پرداخت شود. در مورد نفقه نیز، دادگاه پس از بررسی وضعیت مالی زوج و نیازهای زوجه، میزان آن را تعیین و زوج را موظف به پرداخت آن می‌کند.

راهکارهای مطالبه حقوق مالی پس از طلاق غیابی

زوجه می‌تواند پس از اطلاع از حکم طلاق غیابی و با ارائه مدارک لازم به دادگاه، برای مطالبه تمامی حقوق مالی خود اقدام کند. در این مرحله نیز، بهره‌گیری از خدمات یک وکیل مجرب می‌تواند به تسریع روند مطالبه و وصول حقوق کمک شایانی کند.

پرسش و پاسخ‌های حقوقی مهم در زمینه طلاق غیابی

یکی از متداول‌ترین سؤالاتی که در این زمینه مطرح می‌شود، امکان انجام فرآیند طلاق غیابی بدون حضور وکیل است. اگرچه از لحاظ قانونی چنین امری میسر است، لیکن با توجه به پیچیدگی‌های حقوقی و الزامات شکلی، بهره‌مندی از مشاوره و خدمات یک وکیل متخصص به شدت توصیه می‌گردد. وکیل با اشراف به تمامی جزئیات پرونده، می‌تواند از بروز اشتباهاتی که ممکن است به رد دادخواست یا طولانی شدن فرآیند منجر شود، جلوگیری کند. همچنین، وکیل می‌تواند به زوج در جمع‌آوری مدارک و مستندات لازم، که امری زمان‌بر و دشوار است، یاری رساند.

سؤال دیگر در مورد حقوق مالی زوجه پس از صدور حکم غیابی است. کلیه حقوق مالی زوجه، از جمله مهریه، نفقه و اجرت‌المثل، حتی در صورت غیاب وی، محفوظ است و زوج موظف به پرداخت آن‌ها مطابق با حکم دادگاه است. زوجه هر زمان که از حکم مطلع شود، می‌تواند برای مطالبه حقوق خود اقدام قانونی نماید. در مورد حضانت اطفال نیز، تصمیم‌گیری بر عهده دادگاه بوده و غیبت زوجه لزوماً به معنای سلب حق حضانت از وی نیست. دادگاه در این زمینه مصلحت طفل را در اولویت قرار می‌دهد.

مراحل قانونی برای مطالبه مهریه بعد از طلاق

زوجه می‌تواند با مراجعه به دادگاه و ارائه حکم طلاق غیابی، برای مطالبه مهریه خود اقدام کند. در صورتی که زوج از پرداخت مهریه امتناع کند، زوجه می‌تواند از طریق اجرای احکام دادگستری، مهریه را از اموال زوج وصول نماید.

دلایل قانونی برای سلب حضانت از مادر غایب

اگرچه غیبت مادر به تنهایی دلیل سلب حضانت از او نیست، اما در صورتی که ثابت شود غیبت وی به مصلحت کودک نیست، دادگاه می‌تواند به سلب حضانت از وی رأی دهد. دادگاه همواره تمامی جوانب را در نظر گرفته و بهترین تصمیم را برای آینده کودک اتخاذ می‌کند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری نهایی

در خاتمه، می‌توان اظهار داشت که شرایط طلاق غیابی از طرف مرد یک فرآیند حقوقی دقیق و مبتنی بر اصول شکلی است که نیازمند دقت، صبر و بهره‌مندی از مشاوره تخصصی می‌باشد. احراز غیبت زوجه، رعایت تشریفات ابلاغ قضایی و تعیین تکلیف تمامی حقوق مالی زوجه، از مهم‌ترین ارکان این فرآیند محسوب می‌گردد. با توجه به پیچیدگی‌های موجود، بهره‌گیری از تجربه و دانش یک وکیل مجرب در این نوع دعاوی امری حیاتی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *